برسامبرسام، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

عشق ترین برسام دنیا

درد و دل

1394/6/7 13:17
نویسنده : مامان افسانه
344 بازدید
اشتراک گذاری

اول از همه باید منو ببخشی که خیلی وقته فرصت نکردم بیام تو وبلاگت و متن و خاطره ای برات بنویسم..روزا که همش سر کارم و عصر ها هم که  میرسم خونه همش دوست داری بیای بچسبی به من نمیزاری هیچ کاری انجام بدم وقتی میخوام غذا درست کنم با هزارتا ترففند ودادن گوشی موبایل و تماشا کردن فیلم های توش راضی میشی ولم کنی و بزاری به کارم برسم..عزیز دلم البته حق داری گلم از صبح تا بعد از ظهرا پیشت نیستم که وقتی هم که میرسم پیشت دوست داری خلاء های ساعتای نبودنم رو جبران کنی که امیدوارم بتونم با تمام خستگی این خلاء رو برات پر کنم ...البته میدونم همیشه موفق نیستم و گاهاً واقعا  زیر بار این همه مسولیت کم میارم و حوصله بازی کردن و وقت گذاشتن برات روندارم که همیشه شرمندت هستم...اما تو اونقدر مهربونی و قلبت بزرگه که میدونم با این که خیلی کوچولو هستی اما مامانت و درک میکنی و میدونی که همیشه و هر لحظه قلب مامانت برات پر میکشه و همه دنیا براش یه طرفه تو یکی یدونه اش هم یه طرف..اگه گاها نمیتونم از بودنت لذت ببرم بزار اینو بزار به پای بی لیاقتی مامانت . وجود تو اونقدر عزیز و مقدسه که خدا واقعا خیلی دوسمون داشته که تورو هدیه داده به من و بابایی...تو فرشته کوچولوی دوست داشتنی من هستی و بدون هزاران بار شاکر خداوند باشم بازم کمه...مامانت رو به خاطر همه وقتایی که باید پیشت باشه و نیست ببخش کوچولوی دوست داشتنی من ...

 

 

 

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (0)